به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده راهبردی تبیین نوشت: رئیسجمهور روسیه چندی پیش اعلام کرد وقوع انقلاب رنگی در همسایگی این کشور، خط قرمز است. این سوال مطرح است که آیا به راستی در قزاقستان، انقلابی رنگی در جریان بود؟ شباهت و تفاوتهای این حوادث با انقلابهای رنگی اروپای شرقی را میتوان اینگونه برشمرد:
مهمترین شباهت، اشتراک هدفی سلبی است. در قزاقستان مانند گرجستان، اوکراین، قرقیزستان و بلاروس، معترضان درصدد سقوط دولت مورد حمایت مسکو بودند. با این حال، تفاوتهای مهمی نیز میان این رخدادها وجود دارد:
در کشورهای مذکور، اعتراضات به بهانه خدشه در فرآیند رقابتهای انتخاباتی رخ داد و کمتر مانند مورد قزاقستان، زمینه نارضایتیهای معیشتی داشت.
در آن موارد، یک حزب یا جریان سیاسی قوی، به عنوان آلترناتیو دولت مستقر ظهور کرد که از پشتیبانی رسانهای، مالی و دیپلماتیک غرب برخوردار بود. ولی در قزاقستان، مخالفان فاقد نمایندگی معین در سطح نخبگان سیاسی بودند.
اعتراضات مذکور عمدتاً مسالمتآمیز و با ایجاد یک نشانه خاص همراه بوده ولی در قزاقستان بخشی از مخالفان به صورت مسلح وارد عمل شدند.
درباره ورود روسیه به بحران اخیر قزاقستان برخلاف مواردی چون گرجستان(۲۰۰۳)، اوکراین(۲۰۰۴) و قرقیزستان(۲۰۰۵) میتوان به دو دلیل اشاره کرد: اولاً رشد اقتصادی و نظامی روسیه نسبت به گذشته و ثانیاً ضعف آمریکا و متحدان اروپاییاش در مقابله با مسکو که پیشتر در بحران کریمه هم نمود پیدا کرد.
چنانچه در تنشهای بلاروس نیز حمایت روسیه از مهمترین موانع موفقیت مخالفان دولت بود. علاوه بر این، عضویت قزاقستان در «سازمان امنیت جمعی» مجوز لازم برای ورود نظامی روسیه به اعتراضات را فراهم آورد.
اینکه پوتین درباره گرجستان و اوکراین نیز پس از سالها به ترتیب در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴ وارد عمل شده و نیروهای تحت حمایتش را تقویت کرد، نشان میدهد خط قرمز روسیه در ارتباط با اقمار اتحاد جماهیر شوروی، جدی است و اجازه نفوذ غرب در عمق راهبردیاش را نمیدهد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.